شهید سیدرضی از سال 1379 به عنوان مشتشار نظامی و هماهنگ کننده اصلی همه موارد پشتیبانی جبهه مقاوت در دمشق مستقر بود و در تمامی این سالها با بهره گیری از راهنمایی های مستقیم و خاص شهید حاج قاسم، به نحو احسن مأموریتش را انجام می داد. این شهید بزرگوار هر روز بیش از پیش در کار تخصصی خود متبحر می شد و شیوه های مبتکرانه و بی نقصی را در مأموریتش ابداع می کرد. میزان قدرت عمل او در اجرای مأموریت به گونه شگفت آوری افزایش یافته بود و شاید بدون هیچ اغراقی بتوان گفت او به مرور زمان و بویژه پس از شهادت عماد مغنیه به فعالترین عنصر عملیاتی منطقه ضد رژیم اشغالگر صهیونیستی تبدیل شده بود. و این نکته مهم قابل ذکر است که حرف شنوی و اطاعت عاشقانه او از مدیر و معلمش حاج قاسم، شخصیت او را به یک نیروی امنیتی و رازآلود و در ضمن هراس انگیز برای دشمنان مبدل کرده بود. او با تمام فهم و درایتش و با همه اختیار عملی که داشت بدون اذن بلکه بدون رضایت مرادش دست به کاری نمی زد. این ویژگی را تا حد بسیاری می توان در شهید حسین پورجعفری نیز سراغ گرفت و این نیست مگر ضرورتی که همکاری با نماد مقاومت؛ یعنی حاج قاسم سلیمانی آن را در بالاترین سطح خود، ایجاب می کرد.
"پشتیبانی از جبهه مقاومت" عنوانی افتخارآمیز است که عمق رشته های تخصصی آن شاید تا سال های سال نیز فاش و فهم نشود. همه جغرافیای منطقه و مقاومت؛ از ایران تا ...، همه مواد ضروری و حساس؛ از سلاح و غذا و سوخت و ...، ارتباط با همه اشخاص، نهادها و دستگاه های مرتبط از سوری و لبنانی تا ... و از همه مهمتر رعایت نکات امنیتی در بدترین اوضاع و زمان بندی دقیق کارها و نحوه تعامل با فرهنگ ها و خرده فرهنگ های دیگر، حجمی از پیچیدگی مأموریت را می طلبد که قدرت اداره آن را از هر کسی جز یک نخبه زبردست و باتجربه، نمی توان انتظار داشت. سیدرضی الگوی موفق و بی بدیل "تهیه و تامین و جابجایی" به معنای کامل آن بود آن هم در جبهه ای که بیش از ده سالش را لوث تکفیری های منطقه آلوده کرده بود و رژیم صهیونیستی و امریکای مستکبر توهّم یکه تازی آن را داشتند.
جدیّت، پایداری، خستگی ناپذیری، حضور پیوسته و مستمر در میدان ها، فعالیت در همه سطوح و لایه های ضروری و احتیاطی و پرهیز از حواشی و پراکندگی کار، تمرکز بر مأموریت اصلی، کم حرفی و پرکاری، فهم درست سطح و حجم کار و واگذاری منطقی و مناسب بخش هایی از مأموریت که امکان پذیر است همه و همه از نکات مهم مدیریتی شهید سیدرضی بود که با ظرافت و دقت فراوان در شخصیت راسخ و متفکر او نمود پیدا کرده بود.
زندگی و کار این شهید، آنچنان خاص بود که گاه آرزوی " کاش جای او بودم" در ذهن آشوب می کرد و گاه "خوب است که جای او نیستم". محبت و احترام دوطرفه میان او و محبوبش حاج قاسم به گونه ای بود که او را امین ترین فرد در سوریه نسبت به حاج قاسم کرده بود و حاج قاسم که همیشه برای دوستان خالصش آرزوی شهادت می کرد برای او هم در دل و بر زبان آرزوی شهادت می کرد. شهادت حاج قاسم، خواب و بیداری سیدرضی را تغییر داد تا حدی که خدای منان دعای مدیر و مرادش را در حق او اجابت کرد.
رژیم صهیونیستی پس از شکست های مفتضحانه خود پس از طوفان الاقصی و برای نمایش قیافه های پیروزمندانه و مزورانه از حالت شکست خورده خود، این سید بزرگوار را با هدف گرفتن موشک های مستقیم به شهادت رساند و جنایتی به فهرست جنایت های وحشیانه خود افزود. شهادت آرزوی هر روز و هر شب سیدرضی بود مخصوصاً بعد از مصیبت هجران حاج قاسم.
خون پاک صالحانی همچون سیدرضی موسوی، به هدر نخواهد رفت؛ همان گونه که تلاش و مجاهدت او در این سالها، افتخارآمیز بود. شهیدی که زندگی و شهادتش همانند زندگی و شهادت اسوه اش؛ حاج قاسم سلیمانی همیشه تاریخ مورد غبطه عاشقان جهاد و شهادت خواهد ماند.
محمدهادی کاوه
1402/10/05دمشق
نظر شما